نقد و بررسی
کتاب 30 قصه 30 شب 4: چرا خورشید خواب ماند؟ و قصه های دیگردر این کتاب افسانههای کهن، قصههای معاصر، قصههای ایرانی و غیر ایرانی، قصهی ضرب المثلها… با روایت و زبانی نو گرد آمد است.
گزیدهای از کتاب:
لاک پشت و خرگوش آماده شدند. هر دو در کنار سنگی ایستادند و با هم شروع کردند به دویدن. تیزرو با قدمهای تند و پرشهای بلند، دوید و لابه لای علفها و بوتههای جنگلی گم شد؛ اما لاک پشت، آهسته و آرام راه میرفت، تیزرو تند و تند رفت تا به جایی رسید که دیگر میتوانست بالای تپه را ببیند. ایستاد. برگشت و نگاه کرد. دید از لاک پشت خبری نیست. با خود گفت: “حالا حالاها طول میکشد تا لاکپشت به اینجا برسد. بهتر است کمی استراحت کنم و هویج بخورم. وقتی لاکپشت را از دور دیدم، دوباره راه میافتم”
جوایز این کتاب
• کتاب سال جمهوری اسلامی ایران در سال 1386
0دیدگاه