نقد و بررسی
کتاب مگنس چیس 1: اساطیر آسگاردشمشیر تابستان تنها سلاح مهم این بازی نیست!
مَگنِس چِیس به اندازهی کافی دردسر کشیده! از دو سال پیش و درست از آن شب وحشتناکی که مادرش به او گفت جانش را بردارد و فرار کند، به تنهایی در خیابانهای بوستون زندگی میکند و از دست پلیس و مأموران دارالتأدیب، گریزان است.
یک روز مگنس متوجه میشود داییش رندولف به دنبالش میگردد. مردی که مادرش همیشه در مورد او به مَگنِس هشدار داده بود.
سرانجام مگنس به دام داییش میافتد. رندولف کلی دربارهی تاریخ اسکاندیناوی حرف میزند و میگوید مَگنِس یک میراث دارد: سلاحی که از هزاران سال پیش گم شده.
داستانهایی در مورد اساطیر آسگارد و گرگها از اعماق خاطرات گیس ظاهر میشوند.
اما او وقت زیادی برای فکر کردن به این ماجراها ندارد؛ خیلی زود مجبور میشود. بین امنیت خودش و زندگی صدها انسان بیگناه دیگر، یکی را انتخاب کند.
گاهی اوقات، تنها راه شروع یک زندگی تازه، مُردن است.
مَگنِس چِیس به اندازهی کافی دردسر کشیده! از دو سال پیش و درست از آن شب وحشتناکی که مادرش به او گفت جانش را بردارد و فرار کند، به تنهایی در خیابانهای بوستون زندگی میکند و از دست پلیس و مأموران دارالتأدیب، گریزان است.
یک روز مگنس متوجه میشود داییش رندولف به دنبالش میگردد. مردی که مادرش همیشه در مورد او به مَگنِس هشدار داده بود.
سرانجام مگنس به دام داییش میافتد. رندولف کلی دربارهی تاریخ اسکاندیناوی حرف میزند و میگوید مَگنِس یک میراث دارد: سلاحی که از هزاران سال پیش گم شده.
داستانهایی در مورد اساطیر آسگارد و گرگها از اعماق خاطرات گیس ظاهر میشوند.
اما او وقت زیادی برای فکر کردن به این ماجراها ندارد؛ خیلی زود مجبور میشود. بین امنیت خودش و زندگی صدها انسان بیگناه دیگر، یکی را انتخاب کند.
گاهی اوقات، تنها راه شروع یک زندگی تازه، مُردن است.
جوایز این کتاب
• نامزد جایزهی Goodreads در سال 2015
0دیدگاه