نقد و بررسی
کتاب ماجراهای ریکی پرنده 4: مزرعه سرگرمینجات دادن جوجهها از سیل، فرار از آتشسوزی جنگل و تحت تأثیر قرار دادن سامانتا تنها بخشی از مشکلات ریکی هستند، وقتی او تلاش میکند بدون این که دیده شود، پرواز کند.
اما یک نفر در همهی دنیا وجود دارد که ریکی میتواند جلوی چشمش پرواز کند. حدس بزنید کی!
با خواندن دو داستان کلاهگیس فرفری و یک گاز کوچولو احتمالا قاقاه میخندید، به کارهای پسری که دنبال شهرت است، هم روی زمین و هم بین زمین و آسمان.
گزیدهای از کتاب:
میخواستم برای سامانتا یک پیام بفرستم. با وجود اینکه چشمهای سامانتا نمیدید، ولی میتوانست پیام مرا بخواند. گوشیاش از این گوشیهای هوشمند مخصوص نابینایان است.
با اینکه یک بار از مرگ حتمی بالای صخره نجاتش داده بودم، سامانتا هنوز هم باورش نمیشد میتوانم پرواز کنم…
0دیدگاه