نقد و بررسی
کتاب سومین قارچگاهی آدمها چیزی را پیدا میکنند که در جستوجویش نبودهاند…
ملوین، بابابزرگ اِلی، از دانشمندان مشهور دنیاست… خود را به نوجوانی چهارده ساله تبدیل کرده که پاهایش بوی گند میدهد و هر چیزی را که توی یخچال پیدا کند درو میکند، با این حال اِلی از حضور او خیلی خوشحال است. بابابزرگِ نوجوان خیلی با مدرسهی راهنمایی سازگاری ندارد، ولی اِلی و بهترین دوستش راج، اهمیت نمیدهند. ملوین باعث میشود همهچیز جالب باشد. وقتی اِلی و ملوین برای نمایشگاه علوم منطقه همگروهی میشوند، پروژهشان خیلی موفقتر از آنچه فکرش را میکردند میشود. اما در مورد آزمایشات دیگر در زندگی اِلی، خُب، اوضاع به این خوبی پیش نمیرود. کاشف به عمل میآید که مدرسهی راهنمایی اصلاً قابل پیشبینی نیست؛ بعضی اوقات حتی آزمایشهایی که برنامهریزی خیلی دقیقی دارند، به نتایج غیر منتظرهای میرسند.
ملوین، بابابزرگ اِلی، از دانشمندان مشهور دنیاست… خود را به نوجوانی چهارده ساله تبدیل کرده که پاهایش بوی گند میدهد و هر چیزی را که توی یخچال پیدا کند درو میکند، با این حال اِلی از حضور او خیلی خوشحال است. بابابزرگِ نوجوان خیلی با مدرسهی راهنمایی سازگاری ندارد، ولی اِلی و بهترین دوستش راج، اهمیت نمیدهند. ملوین باعث میشود همهچیز جالب باشد. وقتی اِلی و ملوین برای نمایشگاه علوم منطقه همگروهی میشوند، پروژهشان خیلی موفقتر از آنچه فکرش را میکردند میشود. اما در مورد آزمایشات دیگر در زندگی اِلی، خُب، اوضاع به این خوبی پیش نمیرود. کاشف به عمل میآید که مدرسهی راهنمایی اصلاً قابل پیشبینی نیست؛ بعضی اوقات حتی آزمایشهایی که برنامهریزی خیلی دقیقی دارند، به نتایج غیر منتظرهای میرسند.
0دیدگاه