نقد و بررسی
کتاب سفرهای گالیورگالیور در سفر دور و درازش به دست آدمهایی اسیر میشود که اندازهی انگشت دستاند. آنها میخواهند از گالیور در جنگ علیه کوتولههای سرزمین همسایه استفاده کنند. گالیور باید از دستشان فرار کند اما اگر یک دفعه به چنگ چند تا غول واقعی بیفتد و در کنارشان اندازهی یک بند انگشت شود، چه بلایی سرش میآید؟
سفرهای گالیور، هجویهای به یاد ماندنی و جاودان از نویسندهی بزرگ ایرلندی، جاناتان سویفت است و داستان مردی به نام لموئل گالیور را تعریف میکند که در آغاز، جراح بود و بعدها ناخدای چندین کشتی شد. این رمان، شناخته شدهترین کتاب سویفت بوده و اثری کلاسیک در ادبیات انگلیسی به حساب میآید. جاناتان سویفت در جایی دربارهی این کتاب گفته است: “سفرهای گالیور را نوشتم تا دنیا را از خواب غفلت بیدار کنم، نه که آن را منحرف سازم.” لموئل گالیور، پس از شکستن کشتی و سرگردان شدن در دریا، در جزیرهی لیلیپوت به هوش میآید؛ ساکنان این جزیره، مردمانی کوتاه قامت هستند که اندازهشان، دعواهایی که بر سر خوشتیپی و شهرت میکنند را بسیار خندهدار جلوه میدهد. ملاقاتهای گالیور با غولها، اسبهایی فیلسوف مسلک و موجوداتی درّندهخو، به او بینشی بهتر و عمیقتر دربارهی رفتارهای انسانی میبخشد. این هجویهی طوفانی و گزنده از جاناتان سویفت، انسان را در تالار آینههای فکر، به عنوان گونهای با رفتارهای بسیار متغیر و در نهایت همچون حیوانی ناطق به نمایش گذاشته و بازتابی بیپرده و روراست از انسانها ارائه میدهد.
0دیدگاه