نقد و بررسی
کتاب زنان پیشرو: داستان هایی برای دختران ایران (گالینگور)وقتی ما بچه بودیم، دخترانی بودیم بلند پرواز با آرزوهای بزرگ برای بهتر کردن زندگی خودمان و کسانی که دوستشان داشتیم. در زندگی ما اما قصههای دختران بلندپرواز اندک بودند؛ قهرمانان بیشتر کتابها و کارتونها مرد بودند و شخصیتهای زن، افراد منفعلی بودند که سرنوشتشان را دیگران برایشان رقم میزدند. انگار برایشان اصلا این گزینه وجود نداشت که خودشان تلاش کنند و زندگیشان را بسازند. آنها باید صبر میکردند تا شاهزادهی رویاها با اسب سفیدش بیاید و ببردشان و تا آن زمان اصلا کار و رویای دیگری نداشتند.
گزیدهای از کتاب:
فهیمه از بچگی عاشق پرواز کردن بود. تابستانها با خواهر و برادرهایش، با چسب سریش و کاغذ بادبادک میساخت و از پشتبام پروازش میداد. متوجه شد که مرکز آموزشِ فنون خدمات هوایی تهران، امتحان ورودی گذاشته و دانشجو میگیرد. چون دوست داشت درس بخواند، امتحان داد و با نمرههای خوبی قبول شد و در دورههای خلبانی شرکت کرد. چند سال بعد فهیمه اولین زن مهندس پرواز در ایران شد. بعد از حدود سه هزار ساعت پرواز با سمت مهندس پرواز، توانست کمک خلبان هواپیما شود.
0دیدگاه