نقد و بررسی
کتاب دفتر خاطرات پسر لاغرو 4 چله ی تابستونهمین که توی فروشگاه دیدمش فهمیدم حرف نداره!
تعطیلات تابستان است. هوا عالی است و تمام بچهها بیرون از خانه، دارند خوش میگذرانند! پس،… گِرگ هِفلی کجاست؟ گرگ توی خانه، با پردههای پیش کشیده، دارد بازی رایانهای می کند!!
گِرگ به گفتهی خودش، “پسر توی خانه” است!
دلش میخواهد تابستان خوبی را، بدون احساس مسئولیت و قانون و این جور چیزها، توی خانه بگذراند. ولی مادرِ گِرگ عقیده دارد که فقط با فعالیتهای بیرون از خانه و با همبستگی خانوادگی میشود از تعطیلات تابستان کیف کرد!
خُب… بالاخره حرف کدامشان به کرسی مینشیند؟!
تعطیلات تابستان است. هوا عالی است و تمام بچهها بیرون از خانه، دارند خوش میگذرانند! پس،… گِرگ هِفلی کجاست؟ گرگ توی خانه، با پردههای پیش کشیده، دارد بازی رایانهای می کند!!
گِرگ به گفتهی خودش، “پسر توی خانه” است!
دلش میخواهد تابستان خوبی را، بدون احساس مسئولیت و قانون و این جور چیزها، توی خانه بگذراند. ولی مادرِ گِرگ عقیده دارد که فقط با فعالیتهای بیرون از خانه و با همبستگی خانوادگی میشود از تعطیلات تابستان کیف کرد!
خُب… بالاخره حرف کدامشان به کرسی مینشیند؟!
0دیدگاه