نقد و بررسی
کتاب درهای سرگردانبه باور آنها جادو قدرتی ایمن و شگفتانگیز بود که همیشه وجود داشت تا خانههایشان را روشن کند!
روزی جادو در تالهیون از بین میرود و این واقعه با انفجاری مهیب و از راه رسیدن یک کشتی پرنده همراه میشود. این کشتی پُر است از بچههایی که جادو در رگهایشان جریان دارد و چیزی هم از زادگاه و وطنشان به یاد نمیآورند. روک و دریفت دوتا از این بچهها هستند. این پناهندههای صاحب جادو، از همان روز وقوع انفجار، در دنیایی که همه به جادو بی اعتمادند، در حال فرار بودهاند. زیرا جادو درجا و بیدرنگ از بین نمیرود، بلکه متلاشی میشود، اعوجاج پیدا میکند و هرچیزی را که با آن در تماس باشد، زهرآلود میکند؛ و حالا هم بنا دارد که مردم را آلوده به زهرخود کند. روک و دریفت با وجود تمام تلاششان، نمیتوانند چیزی از زندگی پیشین خودشان و قبل از آمدن به تالهیون را به یاد آورند. ولی رفتهرفته معلوم میشود آنها تنها کسانی هستند که میتوانند دنیای میزبانشان را نجات دهند…
البته به شرط آن که این دنیا پیش دستی نکند و آنها را به نابودی نکشاند.
روزی جادو در تالهیون از بین میرود و این واقعه با انفجاری مهیب و از راه رسیدن یک کشتی پرنده همراه میشود. این کشتی پُر است از بچههایی که جادو در رگهایشان جریان دارد و چیزی هم از زادگاه و وطنشان به یاد نمیآورند. روک و دریفت دوتا از این بچهها هستند. این پناهندههای صاحب جادو، از همان روز وقوع انفجار، در دنیایی که همه به جادو بی اعتمادند، در حال فرار بودهاند. زیرا جادو درجا و بیدرنگ از بین نمیرود، بلکه متلاشی میشود، اعوجاج پیدا میکند و هرچیزی را که با آن در تماس باشد، زهرآلود میکند؛ و حالا هم بنا دارد که مردم را آلوده به زهرخود کند. روک و دریفت با وجود تمام تلاششان، نمیتوانند چیزی از زندگی پیشین خودشان و قبل از آمدن به تالهیون را به یاد آورند. ولی رفتهرفته معلوم میشود آنها تنها کسانی هستند که میتوانند دنیای میزبانشان را نجات دهند…
البته به شرط آن که این دنیا پیش دستی نکند و آنها را به نابودی نکشاند.
0دیدگاه