کتاب داستان های دوقلوهای خل و چل 2: سوسک نجار، زین الدین زیدان و دختر شاه آهینون

0
از 0 رای

0دیدگاه

فروشگاه اینترنتی مارکا تویز
موجود در انبار
  • ارسال توسط مارکا تویز

تماس بگیرید

بروزرسانی قیمت: 6 دی 1403
مرا اگاه کن


از طریق:
ثبت

محصولات مشابه

نقد و بررسی

کتاب داستان های دوقلوهای خل و چل 2: سوسک نجار، زین الدین زیدان و دختر شاه آهینون
یک کتاب بود که دوتا پسر دوقلو و مامانشان تویش زندگی می‌کردند. مامان‌شان اسمش تاریک بود. دوقلوها هم اسم‌هایشان شبیه هم. اسم یکی از قُل‌ها بود خُل و اسم آن یکی قُل بود چِل. اینجوری بود که دوقلو شده بودند. خُل و چِل عاشق جنگولک بازی بودند، عاشق اختراع چیزهای به درد نخور، عاشق پرت و پلا گفتن، جَفَنگ بافتن، عاشق خرابکاری، عاشق خیال بافی. از این که آدم شده بودند هم، خیلی دلِ خوشی نداشتند. اگر عنکبوت بودند، می‌توانستند تار بِتَنَند. اگر مگس بودند، ویزویز پرواز می‌کردند. اگر صندلی بودند کسی بود که رویشان بنشیند و اگر کتاب بودند، یکی آن ها را دست می‌گرفت و می‌خواند. راستی راستی آدم به چه درد می‌خورد؟ شاید اگر این کتاب‌ها را بخوانی، از لا به لای صفحه‌ها بفهمی آدم بودن به چه درد می‌خورد. آیا چیز مهمی است یا نه؟ به قول خُل و چِل: “آدم هم نشدیم خیال ببافیم!”

گزیده‌ای از کتاب:
خل گفت: “اوه اوه! نگاه کن چل. چه رنجی اومد پیش ما. یه رنج خیلی گنده اومد. می‌بینی چه چشم‌هامون رو می‌سوزونه؟” چل سرفه کرد. شبیه وقت‌هایی که ماهی را با تیغ خورده بود و گفت: “آره خل. آره. توی گلومون هم رنج سوزشی اومده. می‌بینی دیگه هیچی و هیچی هوا نیست. فقط رنج سوزشی هست اینجا توی این ابر.” و آن‌وقت همان‌طور که روی یک پا ایستاده بودند، چشم‌هایشان را بستند و سرفه کردند. دیگر هیچ کلمه‌ای نمی‌توانستند بگویند. همان‌طور روی یک پا شبیه لک‌لک ایستاده بودند و رنج می‌کشیدند.

 

    هیچ پرسش و پاسخی ثبت نشده است.

پرسش خود را درباره این کالا بیان کنید

ثبت پرسش