نقد و بررسی
کتاب خنجر و صلیب 1: دالان سیاهتغییر در راه است. دربارهی پدرت چیزهای زیادی است که نمیدانی. اگر چیزی از یادگاریهایش پیدا کردهای، خوب مراقبشان باش.
ارادتمند، یک دوست.
امی قبل از آنکه به ولزورث برود، بستهای مرموز دریافت میکند. بستهای پر از مدال به همراه یک یادداشت. در یادداشت به این نکته اشاره شده است که تمام این مدالها، متعلق به پدرش بوده است. امی به مدرسهی جدید میرود. بعد از گذشت مدتی، امی علائم و نشانههایی عجیب بر دیوارهای مدرسه میبیند که شبیه به نشانههای روی مدالها هستند. او و دوستانش، کمکم به رازهای مرموز و مخفی انجمن فوقالعاده سرّی مدرسه پی میبرند و امی متوجه میشود که ارتباطی انکارنشدنی میان این انجمن و ناپدید شدن پدرش وجود دارد…
0دیدگاه