نقد و بررسی
کتاب جک و نگرانی گنده بکیکهو نگرانی جک دیگر به آن گندگیها نبود!
جک عاشق ترومپت نواختن بود. او هفتهها منتظر بود که در اولین کنسرت زندگیاش بنوازد. اما صبح آن روزِ بزرگ، نگرانی به سراغش آمد و هر جا که میرفت تنهایش نمیگذاشت. جک یکهو دیگر نتوانست نگرانی را تحمل کند و زد زیر گریه؛ اما مادرش حرفهای خیلی خوبی به جک زد…
داستانی الهامبخش و مفید دربارهی دلهرههایی که برای اولین تجربههایمان داریم! «جک و نگرانی گنده بک» به بچههایی که از شکست خوردن میترسند یاد میدهد چطوری یک نگرانی گنده بک را کوچولوموچولو کنند تا برود پیِ کارش! و از حس خوبِ بعد از غلبه بر نگرانی لذت ببرند!
جک عاشق ترومپت نواختن بود. او هفتهها منتظر بود که در اولین کنسرت زندگیاش بنوازد. اما صبح آن روزِ بزرگ، نگرانی به سراغش آمد و هر جا که میرفت تنهایش نمیگذاشت. جک یکهو دیگر نتوانست نگرانی را تحمل کند و زد زیر گریه؛ اما مادرش حرفهای خیلی خوبی به جک زد…
داستانی الهامبخش و مفید دربارهی دلهرههایی که برای اولین تجربههایمان داریم! «جک و نگرانی گنده بک» به بچههایی که از شکست خوردن میترسند یاد میدهد چطوری یک نگرانی گنده بک را کوچولوموچولو کنند تا برود پیِ کارش! و از حس خوبِ بعد از غلبه بر نگرانی لذت ببرند!
0دیدگاه