نقد و بررسی
کتاب جودی دمدمی 9: جودی و تابستان پرماجرابابا و مامان به سفر میروند و جودی و استینک را به عمه اُپال میسپارند.حالا این به کنار، دو تا از رفیقهای جودی هم میخواهند تعطیلات را به جای دیگری بروند. جودی از تابستان کسلکنندهای که در پیش دارد، شاکی است؛ اما اتفاقهایی میافتند که او به خواب هم نمیدید!
گزیدهای از کتاب:
آ.ر.م! آخرین روز مدرسه!
شمارش معکوس: فقط 27 دقیقه و 17 ثانیه و 9 میلی ثانیه تا… تابستان!
دیگر خبری از تابستانهای خ – یعنی خُرخُرستان – نیست. او، جودی دمدمی، قرار است بهترین تابستان عمرش را داشته باشد. معرکه است!
قبل از این که آقای تاد به کلاس برگردد، جودی یادداشتی را دست به دست برای راکی فرستاد. راکی یادداشت را به فرانک داد. آقای تاد با یک دسته کاغذ وارد کلاس شد. او کلاه لبه داری روی سرش بود که رویش نوشته شده بود با موسیقی چطوری؟
0دیدگاه