نقد و بررسی
کتاب جنگولک بازی های جناب تام 4: جناب تام یاد می گیرد بچه ی خوبی باشدآنجلا همیشه تنها زندگی میکرد و خیلی هم تنهاییاش را دوست داشت. تا اینکه روزی از روزها گربهای را پشت در خانهاش پیدا کرد و تصمیم گرفت او را پیش خودش نگه دارد. آنجلا اسم گربه را جناب تام گذاشت. جناب تام همیشه بازیگوشی میکند و یک عالمه دردسر بامزه برای آنجلا میتراشد. او مثل همه دوست دارد بچهی خوبی باشد. اما راستش خیلی هم نمیتواند بیخیال جنگولکبازیهایش شود.
آنجلا به مهمانی ملکه دعوت شده. یک مهمانی خیلی خیلی مهم و اشرافی. آنجلا از جناب تام خواهش میکند که مؤدب باشد. اما مگر تام میتواند از خودش جنگولک بازی در نیاورد؟
گزیدهای از کتاب:
یک روز که جنابِ تام رفت تا نامهها را از صندوقِپست دربیاورد، پاکتنامهی پُرزرق و برقی دید. روی آن اسم آنجلا ثراگمورتون نوشته شده بود. آنجلا که خانه را از بالا تا پایین حسابی تمیز کرده و برق انداخته بود، داشت روی مبل خستگی درمیکرد. ولی این نامهی مهمی بود و باید زود جوابش را میداد: دعوتنامهی ملکه برای مهمانی عصرانهی قصر. به آنجلا اجازه داده بودند یک همراه هم با خود ببرد.
0دیدگاه