نقد و بررسی
کتاب جنگولک بازی های جناب تام 1: جناب تام صاحب خانه و زندگی می شودآنجلا همیشه تنها زندگی میکرد و خیلی هم تنهاییاش را دوست داشت. تا اینکه روزی از روزها گربهای را پشت در خانهاش پیدا کرد و تصمیم گرفت او را پیش خودش نگه دارد. آنجلا اسم گربه را جناب تام گذاشت. جناب تام همیشه بازیگوشی میکند و یک عالمه دردسر بامزه برای آنجلا میتراشد. او مثل همه دوست دارد بچهی خوبی باشد. اما راستش خیلی هم نمیتواند بیخیال جنگولکبازیهایش شود.
آنجلا و جناب تام با هم آشنا میشوند و آنجلا میفهمد که جناب تام خیلی هم گربهی آرامی نیست و هزار و یک جور جنگولکبازی توی پنجولهایش قایم کرده است.
گزیدهای از کتاب:
آنجلا به جنابِ تام یاد داد درست رفتار کند. به او میگفت:
“لقمههای کوچک بردار!”
“موقع جویدن دهانت را ببند!”
خیلی چیزها بود که جنابِ تام باید یاد میگرفت.
تام بیشتر از هر کاری حمامکردن را دوست داشت. توی حمام به اینطرف و آنطرف آب میپاشید و شلوغکاری راه میانداخت.
0دیدگاه