نقد و بررسی
کتاب جدال جادوگراناین جدیترین تصمیمیه که تو کل زندگیم گرفتهم!
النی مرکادوی دوازده ساله، هر روز و هر ثانیه قدرت جادوییاش را تمرین میکند: نامرئی شدن! لنی واقعاً عاشق جادو است و تنها آرزویش این است که بابابزرگ، یعنی جادوگرِ اعظمِ خاندان پامپورامپ، او را به سرزمین خودش ببرد و جادوهای بیشتری یادش بدهد.
حالا شانس به لنی رو کرده است. بابابزرگ تصمیم گرفته بازنشسته شود و نوه هایش از سرتاسر دنیا میآیند تا در جدال جادوگران باهم رقابت کنند. فرد برنده، تمام قدرتهای نامحدود جادویی را به ارث خواهد برد و به بازنده چیزی نمیرسد. لنی امید زیادی ندارد که ساحر اعظم شود اما وقتی پدربزرگ برای از بین بردن رقابت میان خواهر و برادرها قانون جدیدی میگذارد، لنی به جای برنده شدن در جدال جادوگران به خراب کردن این رقابتها فکر میکند… حتی اگر این کار به معنی خیانت به خانوادهاش باشد!
النی مرکادوی دوازده ساله، هر روز و هر ثانیه قدرت جادوییاش را تمرین میکند: نامرئی شدن! لنی واقعاً عاشق جادو است و تنها آرزویش این است که بابابزرگ، یعنی جادوگرِ اعظمِ خاندان پامپورامپ، او را به سرزمین خودش ببرد و جادوهای بیشتری یادش بدهد.
حالا شانس به لنی رو کرده است. بابابزرگ تصمیم گرفته بازنشسته شود و نوه هایش از سرتاسر دنیا میآیند تا در جدال جادوگران باهم رقابت کنند. فرد برنده، تمام قدرتهای نامحدود جادویی را به ارث خواهد برد و به بازنده چیزی نمیرسد. لنی امید زیادی ندارد که ساحر اعظم شود اما وقتی پدربزرگ برای از بین بردن رقابت میان خواهر و برادرها قانون جدیدی میگذارد، لنی به جای برنده شدن در جدال جادوگران به خراب کردن این رقابتها فکر میکند… حتی اگر این کار به معنی خیانت به خانوادهاش باشد!
0دیدگاه