کتاب جادوگر طبقه ی هشتم

وقتی در زندگی‌ات یک نقره، بالاخره گمش می‌کنی!
هر کسی این شانس را ندارد که همسایه‌ی یک جادوگر عجیب و غریب باشد! اما “ارغوان”، این شانس را داشت. اگرچه برایش گران تمام شد ولی چیزهایی از دنیای جادوگرها کشف کرد که به غصه‌ها و سختی‌هایش می‌ارزید. با ارغوان به طبقه‌ی هشتم بروید و دنیای عجیب جادوگرها را ملاقات کنید. سرزمین قورباغه‌هایی که چرت و پرت می‌گویند، روح‌هایی که روی درخت متولد می‌شوند و گربه‌هایی که سیلاب‌ها را سر می‌کشند! آیا واقعاً پیرزنی که در طبقه‌ی هشتم زندگی می‌کند، جادوگر است؟ تنها کسی می‌تواند به این سؤال جواب بدهد که با پیرزن زندگی کرده باشد. کاری که “ارغوان” موفق به انجامش شد! اما آیا ملاقات با جادوگرها زندگی بی‌دردسر شما را به هم نمی‌زند؟ بهتر است از ارغوان بپرسید.
گزیده‌ای از کتاب:
هر جادوگری روحش روی یک درخت متولد می‌شود. طلا که قبل از من به دنیا آمده بود، شش ماه روی یک درخت نارنگی ماند تا روحش متولد شد. بعد، خودش آمد پایین و رفت خودش را به مامان و بابا معرفی کرد. مامانم یک ماچ گنده از لپش گرفت. ماچ مامان روی لپ طلا ماند و هیچ‌وقت پاک نشد. مامان گفت این نشانه‌ی بدی است. گفت گمان کنم طلا جادوگر بدی‌هاست.