نقد و بررسی
کتاب تقصیر باران نیستاو همیشه در سختترین شرایط هم دلیلی برای خندیدن پیدا میکند…
دلسی، به همراه مادربزرگ مهربانش زندگی میکند. مادرش، او را از همان زمان نوزادی رها کرده است. دلسی با دید دیگری به قضایا نگاه میکند و متوجه میشود که بیش از هرچیزی، دلش یک خانوادهی معمولی میخواهد. بهترین دوستش نیز او را ترک میکند و دلسی بیش از پیش، احساس ضعف و شکنندگی میکند. اما همسایههای خوبشان، هوایش را دارند. از طرف دیگری، بین او و “رونان” دوستیای شکل میگیرد که به هردوی آنها نشان میدهد که اگر کنار یکدیگر باشند، هر طوفانی را تاب میآورند.
دلسی، به همراه مادربزرگ مهربانش زندگی میکند. مادرش، او را از همان زمان نوزادی رها کرده است. دلسی با دید دیگری به قضایا نگاه میکند و متوجه میشود که بیش از هرچیزی، دلش یک خانوادهی معمولی میخواهد. بهترین دوستش نیز او را ترک میکند و دلسی بیش از پیش، احساس ضعف و شکنندگی میکند. اما همسایههای خوبشان، هوایش را دارند. از طرف دیگری، بین او و “رونان” دوستیای شکل میگیرد که به هردوی آنها نشان میدهد که اگر کنار یکدیگر باشند، هر طوفانی را تاب میآورند.
0دیدگاه