کتاب بچه محل نقاش ها 7: زمانی که هم بازی پولاک بودم

0
از 0 رای

0دیدگاه

فروشگاه اینترنتی مارکا تویز
موجود در انبار
  • ارسال توسط مارکا تویز

تماس بگیرید

بروزرسانی قیمت: 5 دی 1403
مرا اگاه کن


از طریق:
ثبت

محصولات مشابه

نقد و بررسی

کتاب بچه محل نقاش ها 7: زمانی که هم بازی پولاک بودم
چه حالی پیدا می‌کنی اگر موقع تمیز کردن اتاق دایی‌تان یک قاب کوچولو روی دیوار پیدا کنی که جکسون پولاک با خط خود نوشته:
“I can control the flow of paint; there is no accident” قضیه پیچیده شد؟ باید کمی روی زبان انگلیسی خود کار کنید، اما اگر دایی بزرگه کنارتان باشد حتماً برایتان ترجمه می‌کند: “من میتوانم جریان رنگ را کنترل کنم؛ این تصادفی نیست.”
در این قسمت ما یک سورپرایز داریم، شاید هم چند سورپرایز. سورپرایز اول اینکه پیکاسو از سامی می‌خواهد برای یک مأموریت مهم به آمریکا برود. دایی سامان هم همراه دالی و با یک کشتی تفریحی به دل اقیانوس می‌زند. توی آمریکا با جکسون پولاک و همسرش و باقی نقاشان جنبش مدرن آمریکا آشنا می‌شود. برای دیدن نمایشگاه روتکو که در لس‌آنجلس است دسته جمعی به یک سفر پرماجرا می‌روند. سفری پر از مسابقات رالی و اسب‌ها و آیین‌های سرخپوستی. بعد هم به پولاک کمک می‌کند تا مهمترین اثر هنری‌اش را خلق کند. اثری که حالا در موزه‌ی هنرهای معاصر تهران نگهداری می‌شود. و در پایان باز هم یک سورپرایز دیگر داریم…

گزیده‌ای از کتاب:
دایی لحظه‌ای سکوت کرد. کف دو تا دستش را به هم مالید. گفت: “برای نقاش‌بودن همیشه نباید یه طراح عالی باشی. کشیدن چشم‌چشم دو ابرو از هر کسی برمی‌آد. داوینچی همچین چیزی رو عالی می‌کشید، میکل‌آنژ به سبک خودش می‌کشید، ونگوگ همون رو با چند تا نقطه نشون می‌داد و پیکاسو جوری می‌کشید که گاهی باید توی تابلوهاش می‌گشتی تا جای چشم و ابرو رو پیدا کنی.” بچه‌ها زدند زیر خنده. دایی ادامه داد: “گاهی می‌دیدی چشم رو بالای تابلو کشیده، دماغ رو اون پایین. تازه باید جای لب و دهن رو هم پیدا می‌کردی. ولی این سبکش بود….

 

    هیچ پرسش و پاسخی ثبت نشده است.

پرسش خود را درباره این کالا بیان کنید

ثبت پرسش