نقد و بررسی
کتاب بچه جاسوس 1: مک، مامور مخفیملکهی انگلستان با مک تماس میگیرد و از او میخواهد که جواهرات سلطنتی دزدیده شده را پیدا کرده و به دربار بازگرداند. مک پیشنهاد ملکه را میپذیرد و ملکه نیز امکانات لازم برای پیدا کردن جواهرات را در اختیار او میگذارد.
وقتی مک به لندن میرسد، پس از کمی گشتوگذار در شهر، به محل نگهداری جواهرات سلطنتی میرود و متوجه میشود که در کمال تعجب، همهی جواهرات بهجز یکی از قاشقهای دربار سر جایشان هستند. ملکه دلیل اهمیت این قاشق را برای مک توضیح میدهد و بعد امکانات جدیدی در اختیارش میگذارد و او را راهی فرانسه میکند. کمی بعد، مک متوجه میشود که گیمبوردی که در هواپیما گم کرده نیز در واقع به سرقت رفته است. راز این سرقتهای پیاپی چیست؟
آیا همانطور که ملکهی انگلیس معتقد است، این دزدیها کار رئیسجمهور فرانسه است یا پای افراد دیگری در میان است؟
“اسم من مک بارنت است. من یک نویسنده هستم، اما قبل از این که نویسنده بشوم، کودک بودم. وقتی هم کودک بودم، جاسوس بودم. داستان بافی کار نویسنده هاست، اما داستانی که قرار است بخوانید، واقعیت دارد. و برای من اتفاق افتاده است. کتاب را باز کنید تا ماجراجوییهای بیشتری بخوانید. اما مراقب باشید! این ماموریت، فوق سرّی و بسیار خطرناک است…”
0دیدگاه