نقد و بررسی
کتاب این سه کارآگاه 1: جزیره ی جمجمهجزیرهی کالاورا با اینکه جزیرهی کوچکی است، حیوانهای بسیار زیبایی دارد، از جمله تقریباً پانصد نوع پرنده. اما فقط همین نیست! طبق افسانهها روح دزد دریایی، جزیره را تسخیر کرده است.
اوتیس، کودی و ری دوازده ساله، حسابی کنجکاو شدهاند و میخواهند روح را از نزدیک بینند. برای همین به مهمانخانهی خالهشان در جزیره سفر میکنند. آنجا با اتفاقهای گوناگونی مواجه میشوند؛ از مار دومتری توی تخت تا غیب شدن یک ستاره ی سینما!
چطور است این داستان را بخوانید و در ماجراهایی که پشت سر میگذارند، با آنها همراه شوید.
گزیدهای از کتاب:
رئیس خوشحال نبود، برای همین دار و دستهاش دل و دماغ نداشتند. او عصبانی بود. همه میدانستند عصبانیتش خطرناک است؛ چون ممکن بود ناراحتیاش را سر هرکسی خالی کند.
سردستهی گروه در سایه ایستاده بود و گوشی همراه را سفت چسبانده بود به گوشش دلش پیچ میخورد. با شنیدن حرفهای رئیس نگرانی و ترسش تبدیل شد به خشم و دلخوری. باز رئیس بهش زخم زبان زد.
رئیس غرغرکنان گفت: “تو مسئول این کار بودی. همه چی خراب شده، بوبو. معاملهمون به هم خورد. پولم از دست رفت.” با حرص گفت: “ازت ناراضیام میخوام خوشحالم کنی!”
0دیدگاه