نقد و بررسی
کتاب آپولو: شبح تاریکیماجرای این مجموعه، داستانی جذاب و هیجانانگیز از زبان خود ایزد آپولو است که توسط پدرش، زئوس به زمین تبعید شده. او در این مجموعه به همراه پرسی جکسون و دیگر نیمهایزدان همراهش، ماجراهای عجیب، ترسناک و پرهیجانی را پشت سر میگذارد تا بتواند پیشگوهایش را از چنگال نیروهای تاریکی نجات دهد و در طول این ماجراها کارهای جدیدی هم یاد بگیرد، مثل سختکوشی و فداکاری!
زئوس، پسرش آپولو را که ایزد خورشید، موسیقی، کمانداری، شعر و چیزهای دیگر است، برای تنبیه به شکل آدمیزاد به زمین تبعید کرده؛ یک نوجوان شانزده سالهی دست و پا چلفتی با صورت جوش جوشی به نام لِستِر. تنها راه بازگشت آپولو به جایگاه حقیقی خود در کوه اُلمپ این است که چند پیشگو را که به دست نیروهای تاریکی افتادهاند، آزاد کند. ولی آپولو چطور میتواند بدون نیروهایش آنها را نجات دهد؟
پس از پشت سرگذاشتن چند ماجرای خطرناک-و خجالتآور!- در اردوگاه دورگهها، حالا آپولو باید این اردوگاه آموزش نیمهایزدان را رها کند و راهی سفر خطرناکی شود. خوشبختانه حالا او جایخالی نیروهای ایزدیاش را با دوستان جدیدش پر میکند؛ کسانی که برای هواداران مجموعههای پِرسی جکسون، اُلمپیها و قهرمانان اُلمپ بسیار آشنا هستند. برای سفری پر از اتفاقهای خطرناک، خندهدار و البته سرشار از هایکو، آماده باشید…
0دیدگاه