نقد و بررسی
کتاب پسری در برجهمهچیز از آن باران شروع شد…
ادی همراه مادرش ساکن طبقهی هفدهم برجی در لندن است. ساختمانهای اطراف یکییکی ویران میشوند و او شاهد ماجراست. بلاچرها که گیاهانی عجیب و خطرناک هستند شهر را تسخیر کردهاند. چارهای جز ترک شهر نیست اما مادر ادی دلش نمیخواهد از اتاقش بیرون بیاید. شهر پیش چشمان ادی رفتهرفته از جمعیت خالی میشود و بلاچرها آرام و خزنده پیش میآیند…
پالی هو-ین نویسنده و آموزگار بریتانیایی از امید و تلاش برای بقا مینویسد. او با قلم روان و گیرایش ما را با دنیای نامنی که ادی گرفتارش است بهتر آشنا میکند. بیایید روزی را تصور کنیم که گیاهان دیگر دوستان ما نباشند.
گزیدهای از کتاب:
داخلشان دیده میشود، چون یکجور پوست شفافی دارند که میشود پشتش را دید. مایع درونشان من را یاد حوضچههای کوچولوی بنزین توی جادهها و دایرههای رنگین داخلشان میاندازد. یا یاد وقتی آدامست را باد میکنی و بلافاصله نمیترکد و لحظهای کوتاه میشود دید که سطحش پر است از رنگهای در حال حرکت؛ صورتی و سبز و زرد.
ادی همراه مادرش ساکن طبقهی هفدهم برجی در لندن است. ساختمانهای اطراف یکییکی ویران میشوند و او شاهد ماجراست. بلاچرها که گیاهانی عجیب و خطرناک هستند شهر را تسخیر کردهاند. چارهای جز ترک شهر نیست اما مادر ادی دلش نمیخواهد از اتاقش بیرون بیاید. شهر پیش چشمان ادی رفتهرفته از جمعیت خالی میشود و بلاچرها آرام و خزنده پیش میآیند…
پالی هو-ین نویسنده و آموزگار بریتانیایی از امید و تلاش برای بقا مینویسد. او با قلم روان و گیرایش ما را با دنیای نامنی که ادی گرفتارش است بهتر آشنا میکند. بیایید روزی را تصور کنیم که گیاهان دیگر دوستان ما نباشند.
گزیدهای از کتاب:
داخلشان دیده میشود، چون یکجور پوست شفافی دارند که میشود پشتش را دید. مایع درونشان من را یاد حوضچههای کوچولوی بنزین توی جادهها و دایرههای رنگین داخلشان میاندازد. یا یاد وقتی آدامست را باد میکنی و بلافاصله نمیترکد و لحظهای کوتاه میشود دید که سطحش پر است از رنگهای در حال حرکت؛ صورتی و سبز و زرد.
0دیدگاه