نقد و بررسی
کتاب جودی دمدمی و دوستان 7: آقای تاد در روز شوخی اول آوریلآخ جان امروز روز تولد جودی دمدمی است!
روز شوخی اول آوریل است و جودی آرام و قرار ندارد چون می‌خواهد معلمش آقای تاد را دست بیندازد اما او به یک دلیل دیگر هم روز اول آوریل را خیلی دوست دارد چون روز تولدش است. جودی نگران است که همه غرق در کارهای بامزه‌ی شوخی اول آوریل شوند و روز تولدش را فراموش کنند…
روز شوخی اول آوریل است و جودی آرام و قرار ندارد چون می‌خواهد معلمش آقای تاد را دست بیندازد اما او به یک دلیل دیگر هم روز اول آوریل را خیلی دوست دارد چون روز تولدش است. جودی نگران است که همه غرق در کارهای بامزه‌ی شوخی اول آوریل شوند و روز تولدش را فراموش کنند…
گزیده‌ای از کتاب:
جسیکا فینچ فریاد زد: «آقای تاد! آن چوب روی سرتان است!» آقای تاد چوب را از روی موهایش برداشت و توی دستش گرفت. جودی فریاد زد: «شوخی اول آوریل! آن چوب نیست. یک حشره شبیه چوب است. با ترکه‌ای، حیوان خانگی من آشنا بشوید. به این حشره می‌گویند عصای سرخپوستی.»
آقای تاد از بالای عینکش به آن حشره خیره شد. بعد ترکه‌ای را بالا گرفت تا بچه‌های کلاس ببینند و گفت: «نگاهش کنید. واقعا شبیه یک تکه چوب است. طبیعت واقعاً شگفت انگیز است.»
0دیدگاه